تکالیف مکمل
اسلام دینی واقعنگر است که به درمان امور انسانی پرداخته است. انسان هم به طور طبیعی دچار کاستی و سستی است؛ آنان اشتباه و لغزش دارند و در گناه و خطا میافتند. هوس نفسانی و غریزه بر ایشان چیره میگردد یا شیطان آنان را گول میزند یا در دام مکاران و فریبکاران میافتند. جز پیامبران و رسولان کسی به درجات کمال نرسیده است. تنها آنان اهل عصمت بودند و عصمت با فوت خاتم الانبیاء ـ صلی الله علیه وسلم ـ دفن شد. اشتباه و لغزش دامنگیر همگان میگردد.
اما اسلام با گذاشتن فرمولی که میتوانیم آن را «تکالیف مکمل یا متکامل» بنامیم، اشتباه مسلمانان را به وسیلهی خودشان جبران کرده است. یعنی اشتباه یک فرد با عدم اشتباه یا بیداری دیگران دفع میگردد. هرگاه کسی دچار تباهی یا بحران و فتنهای شد، او تنها نمیماند، زیرا کسی پیدا میشود که او را راه نماید یا لغزشش را سامان بخشد. و اگر گناه و فسادی پدیدار گشت و فراگیر شد، مشخص میشود که چندین نفر درگیر ماجرا هستند.
میتوانیم برای این امر چند مثال بیاوریم:
۱.دروغ و تحقیق:
اسلام به راستی فرمان داده و از دروغ باز میدارد. پیامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمودند: «إن الصدق یهدی إلى البرّ، وإن البرّ یهدی إلى الجنة، وإن الرجل لیصدق حتى یکون صدیقا. وإن الکذب یهدی إلى الفجور، وإن الفجور یهدی إلى النار، وإن الرجل لیکذب حتى یکتب عند الله کذابا». (به یقین راستی به نیکی راه مینماید و نیکی به بهشت رهنمون میکند و فرد آن قدر راست میگوید تا بسیار راستگو میگردد. و حقیقتا دروغ به بدی راه مینماید و بدی به آتش میرساند و فرد آن اندازه دروغ میگوید تا نزد خدا به عنوان بسیار دروغگو ثبت میشود).
همچنین فرموده است که دروغ از نشانههای نفاق است: «آیة المنافق ثلاث: إذا حدَّث کذب…». (نشان منافق سه تاست: وقتی سخن میگوید، دروغ میگوید...).
در حدیث دیگری آمده که خداوند دروغگویان را به آرزوها و خواستههایشان نمیرساند: «من ادَّعى دعوى کاذبة لیتکثَّر بها لم یزده الله إلا قِلَّة، ومن حلف على یمین صَبْر فاجرة». (هر کس ادعای دروغی بکند تا بدان وسیله بیفزاید، خدا جز بر کاستیاش نمیافزاید. و هر کس که به ناحق و فاجرانه سوگند بخورد...».
سخن دروغ، پس از شرک و راندن و عاق کردن پدر و مادر، سومین گناه بزرگ در اسلام قلمداد شده است. این چند روایت را به عنوان مثال بیان کردم تا گویای مطلب باشد.
با وجود امر به راستی و پرهیز از دروغ، اسلام در عین حال فرمان داده است تا در برابر شنیدهها تحقیق شود. قرآن فرموده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ». (حجرات/۶) (هانای کسانی که ایمان آوردهاند اگر فاسقی نزدتان خبری آورد، تحقیق کنید تا مبادا گروهی را از روی نادانی گرفتار کنید...).
حتی رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ کسی را که تحقیق نمیکند، دروغگو قلمداد کرده و فرموده است: «بِحَسْبِ المرء من الکذب أن یُحَدِّث بکل ما سَمِع». (از دروغ همین برای فرد بس است که هر چه را میشنود، بازگوید).
اگر کسی اشتباه کرد یا دروغ گفت، دیگری وظیفه دارد برای کشف حقیقت تحقیق کند. بدین گونه تکالیف همدیگر را کامل میکنند.
۲.قناعت و انفاق:
اسلام پیروانش را به قناعت و عفت نفس فرمان داده و کسی را که حتی در صورت نیاز، گدایی نمیکند، میستاید: «لِلْفُقَرَاءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْبًا فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیمَاهُمْ لَا یَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا». (بقرة/۲۷۳). (برای تهیدستانی که در راه خدا بازداشته شدهاند، نمیتوانند در زمین حرکتی داشته باشند، از عفتی که دارند، نادان ایشان را بینیاز میپندارد، ایشان را با چهرهیشان میشناسی، با إصرار از مردم نمیپرسند).
همچنین شکیبایان به هنگام نیاز را ستایش مینماید: «وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ». (بقره/۱۷۷). (وشکیبایان در گرفتاری و زیان و هنگام درگیری و جنگ).
رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ دریافت کنندگان کمک مالی را «زیردست» نامیده و فرموده است: «الید العُلْیا خیر من الید السُّفلى، وابدأ بمن تعول، وخیر الصدقة عن ظهر غنى، ومن یستعفف یعفه الله، ومن یستغن بالله یُغْنِه الله». (دست بالا بهتر از دست پایین است. از عیال و خانوادهات آغاز کن. بهترین صدقه آن است که از سر بینیازی باشد. هر کس عفت پیشه کند، خدا او را پاک میدارد و هر که از خدا بینیازی بجوید، خدا او را بینیاز میگرداند).
حتی پیامبر برای کسی که از مردم چیزی را گدایی نکند، بهشت را تضمین کرده و فرموده است: «من تکفَّل لی أن لا یسأل الناس شیئا وأتکفل له بالجنة». (هر کس به من تضمین دهد که از مردم چیزی را نخواهد، من برایش بهشت را تضمین میکنم).
در عین حال، اسلام به انفاق و خرج کردن مال در راه خدا تشویق میکند: «آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ». (حدید/۷). (به خدا و رسولش ایمان آورید و از آنچه شما را در آنجانشین قرار داده است، انفاق کنید). آشکارا یا پنهانی: «الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ». (بقره/۲۷۴). (کسانی که أموالشان را در شب و روز، پنهان و آشکارا هزینه میکنند، برایشان نزد خدایشان پاداششان است و هیچ هراسی بر ایشان نیست و نه آنان اندوهگین میگردند). در هنگام خوشی وزیانمندی: «الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ». (آلعمران/۱۳۴). (کسانی که در خوشی و زیان انفاق مینمایند).
خداوند پاداش انفاق کنندگان را بزرگ دانسته است: «فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ». (حدید/۷). (پس کسانی از شما که ایمان آوردهاند و انفاق کردهاند، برایشان مزدی بزرگ است). و آن را چندین و چند برابر کرده است: «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ». (بقره/۲۶۱). (حکایت آنان که سرمایههای خود را در راه خدا هزینه میکنند، همانند دانهای است که هفت خوشه رویانده است، در هر خوشه، صد دانه است و خدا برای هر کس که بخواهد، چند برابر میکند).
حتی خداوند انفاق را به گونهای توصیف کرده است تا ژرفنای دل مسلمانان را به شدت بلرزاند؛ در وصفش گفته که قرض دادن به خداست: «مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً». (بقره/۲۴۵). (کیست آنکه به خدا قرضی نیکو بدهد تا برایش به مراتب چند برابر نماید).
۳.پوشش و کنترل چشم:
خداوند زنان را به عفت و پوشش فرمان داده است: «وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ». (نور/۳۱). (و به زنان مؤمن بگو از نگاههای خویش فروبندند و شرمگاههایشان را نگه دارند و آراستگی خود را جز آنچه از آن پدیدار است، آشکار ننمایند و سرپوشهایشان را بر یقههای خود بیفکنند و زینت خویش را آشکار نکنند...).
در همین حال به مردان هم کنترل نگاه را دستور داده است: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ». (نور/۳۰). (به مردان با ایمان بگو که از نگاههای خود بکاهند و شرمگاههایشان را کنترل کنند. آن برایشان پیراستهتر است. به یقین خدا به آنچه میسازند بسی آگاه است).
۴.ادب مجالس:
اسلام به کسانی که به جایی برای نشستن میآیند، فرمان داده تا هرجا خالی هست بنشینند. رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمود: «إذا انتهى أحدکم إلى المجلس، فإن وُسِّع له فلیجلس، وإلا فلینظر إلى أوسع مکان یَرَى، فلیجلس». (هنگامی که کسی از شما به مجلسی آمد، اگر برایش جا باز شد، بنشیند، و گرنه به جایی بنگرد که گنجایش دارد و همان جا بنشیند). خود پیامبر وقتی به جایی میرفت، هرجا ظرفیت داشت، مینشست.
با این وجود به نشستگان دستور داده تا جا باز کنند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قِیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُمْ». (مجادله/۱۱). (هانای کسانی که ایمان آوردهاند، وقتی به شما گفته شد در مجالس جا باز کنید، پس جا باز کنید، تا خدا برایتان گشایش ایجاد کند).
در حدیث دیگری پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ نهی کرده است که: «کسی را از جایش بلند کنند تا دیگری به جایش بنشیند»، و فرمود: «جا باز کنید و گشایش ایجاد کنید».
میتوان برای این موضوع نمونههای بسیاری را ذکر کرد، همانند آزار نرساندن و در مقابل، دستور به فروخوردن خشم، بخشایش و نیکی. یا فروتنی و در برابر آن فرمان به ارج نهادن به جایگاه و شخصیت مردم. یا احترام به مهمان در مقابل پاسخ دادن به دعوتی و یا بازگشت از درب منزل دیگران به هنگامی که درب را نگشایند. خوشدلی و سرشت نیکو در برابر بیداردلی و پی بردن به فریب و زیرک بودن. مثالها بسی فراوان است و همگان بهتر میدانند.
بدین ترتیب متوجه شدیم که فساد و تباهی در سرزمینهای اسلامی تنها با اشتباه یک نفر رخ نمیدهد، چون دیگران جلویش را میگیرند و کنترلش میکنند. اما فساد با اشتباه دو طرف رایج میشود؛ اگر یکی دروغ بگوید و دیگری در پی راستی باشد و تحقیق کند، اتفاق ناخوشایندی نمیافتد، ولی بدی وقتی رخ میدهد که برای دروغ زمینهی رواج پیدا شود و افراد بدون تحقیق آن را بپذیرند. یا بدی هنگامی رخ مینماید که زن بیحجاب یا بدحجاب باشد و مرد نگاهش را کنترل ننماید. ولی اگر زنی پاکدامن در میان مردانی چشم چران قرار گیرد یا زنی بیحیا در بین مردانی باشد که نگاهشان کنترل شده است، اتفاق بدی نمیافتد. و به همین ترتیب...!

نظرات